کتاب نظم بیرونی ، آرامش درونی

مقدمه: چرا باید به نظم بیرونی اهمیت داد؟

در کتاب نظم بیرونی، آرامش درونی یاد میگیریم ، با رفع به هم ریختگی ها و نظم دادن به محیط زندگی ، فضای بیشتری برای خوشبختی و لذت بردن از زندگی داشته باشیم. امروز در نظمستون قصد داریم تا بخشی هایی از این کتاب را برای شما عرضه کنیم.

زمانی که درباره‌ی خوشبختی تحقیق می‌کردم، متوجه شدم برای بیشتر ما، نظم بیرونی در آرامش درونی سهیم است. البته سهم آن هم بیشتر از چیزی است که باید باشد. در زندگی شاد، میزی شلوغ یا کمدی پر از لباس‌های نامرتب مشکلی پیش‌پا‌افتاده است. اما کنترل به‌هم‌ریختگی‌های زندگی معمولاً باعث می‌شود راحت‌تر احساس کنیم که زندگی خود را در اختیار داریم.

زمانی که به‌هم‌ریختگی من را احاطه کرده باشد، احساس بی‌قراری و پریشانی می‌کنم. اما وقتی آن را مرتب می‌کنم، همواره از انرژی و دلخوشی بیش از انتظارم که به دست می‌آورم شگفت‌زده می‌شوم. علاوه بر آن، می‌توانم کلیدهایم را نیز پیدا کنم.

روزی دوستی به من گفت: “بالاخره یخچال را تمیز کردم. الان دیگر می‌دانم که می‌توانم شغلم را عوض کنم.”

دقیقاً می‌دانستم از چه چیز حرف می‌زند. با خلاص شدن از چیزهایی که استفاده نمی‌کنیم، نیازی به آنها نداریم، یا دوستشان نداریم و همچنین چیزهایی که به دردمان نمی‌خورند، اندازه نیستند یا مناسب نیستند، ذهنم و البته کمدم را آزاد می‌کنم تا برای چیزهایی جا داشته باشند که واقعاً برایشان ارزش قائلم. این موضوع در مورد اکثر افراد صحت دارد؛ ما با نظم بیرونی می‌خواهیم به تعادل در زندگی‌مان برسیم.

نظم بیرونی شش چیز را وعده می‌دهد:

1. نظم بیرونی در زمان، پول، فضا، انرژی و حوصله صرفه‌جویی می‌کند.

2. نظم بیرونی برای روابط آرامش به ارمغان می‌آورد.

3. نظم بیرونی کاری می‌کند که احساس کنید پناهگاه دارید.

4. نظم بیرونی احساس گناه را کاهش می‌دهد.

5. نظم بیرونی این توانایی را به من می‌دهد که هویت مثبت‌تری برای خودم و برای دنیا تصویر کنم.

6. نظم بیرونی من را از ترس قضاوت افراد رها می‌کند.

نظم بیرونی نشان می‌دهد، که اکنون در زندگی‌ام چه چیزی در جریان است.

کتاب نظم بیرونی، آرامش درونی پنج مرحله را برای استقرار نظم بیرونی در نظر می‌گیرد:

1. تصمیم می‌گیریم چه چیزی را نگه داریم و با آن چه کنیم.

2. زمانی که اموالمان را مرتب می‌کنیم، با ساماندهی، تعمیر و رسیدگی به مسائل فراموش‌شده نظم را ایجاد می‌کنیم.

3. سپس با خودمان می‌اندیشیم تا خود و دیگران را بشناسیم و بتوانیم هر یک از نظرات را در نظر بگیریم.

4. پس از برطرف شدن به‌هم‌ریختگی، بهتر است عادت‌های سودمندی برای حفظ نظم پرورش داده شوند تا به‌هم‌ریختگی دوباره بازنگردد.

5. قدم پنجم و آخر افزودن زیبایی است تا محیط پیرامونمان جذاب‌تر و آرامش‌بخش‌تر شود.

فصل اول: تصمیم بگیرید

اگر به دنبال قانون طلایی هستید که برای همه مناسب باشد، آن قانون این است که چیزی در خانه نداشته باشید که آن را مفید یا زیبا نمی‌دانید. مرتب کردن چالش بزرگی است؛ یکی از دلایل آن این است که برای این فرایند باید تصمیمات سختی درباره اینکه چه چیزی را نگه داریم و چه چیزی را کنار بگذاریم، بگیریم و چرا.

خودتان را آماده کنید؛ مرتب کردن خسته‌کننده است زیرا ما را وادار می‌کند تصمیم بگیریم و تصمیم‌گیری سخت است. این کار علاوه بر انرژی جسمی به انرژی ذهنی نیز نیاز دارد. به همین دلیل، مرتب کردن مانند هر چیز دیگری در زندگی، زمانی که استراحت کرده باشید، غذا خورده باشید و عجله نداشته باشید، و در صورت امکان خود را با کافئین مسلح کرده باشید، آسان‌تر است.

کتاب نظم بیرونی، آرامش درونی : سه مسئله مهم در خصوص به‌هم‌ریختگی را در نظر داشته باشید. زمانی که باید در مورد سرنوشت یکی از وسایلتان تصمیم بگیرید، از خودتان بپرسید: آیا به آن احتیاج دارم؟ آیا آن را دوست دارم؟ آیا از آن استفاده می‌کنم؟

گاهی از چیزی استفاده می‌کنید که دوست ندارید یا به چیزی نیاز دارید که فقط یک بار در هر پنج سال از آن استفاده می‌کنید. یا شاید چیزی را دوست داشته باشید که هرگز از آن استفاده نمی‌کنید. اشکالی ندارد؛ فقط به‌خاطر اینکه چیزی استفاده نمی‌شود، به این معنی نیست که بی‌استفاده است. اما اگر به آن نیاز ندارید، آن را دوست ندارید یا از آن استفاده نمی‌کنید، احتمالاً باید از شر آن خلاص شوید.

هرگز چیزی را به عنوان “متفرقه” دسته‌بندی نکنید.

استفاده‌کنندگان را مشخص کنید و اقلام خود را برای استفاده بهینه در اختیار آنها قرار دهید. برای لباس‌هایتان داخل کمد، یک لیست تهیه کنید. با نخریدن آتاشغال‌ها، به مبارزه با زباله‌ها بروید. بسیاری از افراد در مرتب کردن با مشکل مواجه‌اند زیرا تصور می‌کنند که با ایجاد زباله بیشتر به دنیا آسیب می‌رسانند.

اما پس از اینکه صاحب چیزی شدیم، آن وسیله وجود خواهد داشت، چه در شیرینی باشد، چه در زیرزمین یا در سطل آشغال. اگر این موضوع برای شما مسئله است و حتی اگر این‌طور نیست، با نخریدن آن وسیله، با زباله مبارزه کنید.

در نظر داشته باشید که زندگی برخلاف ظواهرش به اندازه کافی ملال‌آور است، پس بیایید درباره اینکه چه چیزی را از آن حذف می‌کنیم، مراقب باشیم.

فصل دوم: نظم را ایجاد کنید

زندگی کردن با میل ابدی به داشتن چیزهای کوچک، شکنجه نیست بلکه مزاحمتی دائمی است. بعد از اینکه در مورد سرنوشت اموالمان تصمیم کلیدی گرفتیم، می‌توانیم نظم‌دهی را آغاز کنیم. نظم دادن سخت است، اما در عین حال ساماندهی، تعمیر، قرار دادن وسایل در مکان صحیح خود و رسیدگی به جوانب فراموش‌شده زندگی بسیار رضایت‌بخش است. برای بیشتر افراد، مشاهده شکل گرفتن نظم بیرونی بسیار آرامش‌بخش است.

شاید دلیل آن حس ملموس کنترل داشتن، رهایی از آلودگی بصری، یا رهایی از عذاب وجدان و اضطراب باشد. ایجاد نظم حتی در مورد چیزهای پیش‌پاافتاده مانند جوراب یا لوازم مصرفی به شکل غیرمنتظره‌ای انرژی و روحیه را تقویت می‌کند. چیزهای بسیار زیادی هستند که از کنترل ما خارجند، اما می‌توانیم وسایل خود را کنترل کنیم و نظم را ایجاد کنیم.

در زندگی‌تان مکان دقیق هر چیز را شناسایی کنید. منظم شوید، اما نه خیلی منظم.

اینکه هر چیزی جایی داشته باشد بسیار لذت‌بخش و ارزشمند است، اما این وسوسه ممکن است مخرب باشد. بیش از حد دقیق نشوید. اگر زمان زیادی را صرف مرتب کردن کنسروهای سوپتان بر اساس حروف الفبا یا تعریف پانزده دسته‌بندی برای کتابخانه خانگی خود می‌کنید، به این نکته توجه کنید که باید رویکردتان را ساده‌سازی کنید.

همچنین، برخی چیزها اصلاً منظم نمی‌مانند؛ بنابراین، تلاش کردن برای نظم دادن به آنها بیهوده است. من ساعت‌ها صرف مرتب کردن مداد رنگی‌ها و قطعات جورچین کردم، اما روز بعد دوباره به هم ریختند.

موقتی دائمی و دائمی موقتی خواهد شد!

چیزی که فکر می‌کنیم موقتی است، عموماً دائمی می‌شود و چیزی که فکر می‌کنیم دائمی است، غالباً موقتی از آب درمی‌آید. آن‌طور شروع کنید که می‌خواهید ادامه بدهید، چرا که امر موقتی عموماً دائمی می‌شود. اگر در هفته‌های اول در خانه جدید خود زندگی می‌کنید و اعضای خانواده شما وسایل خود را روی زمین یا در راهرو و ورودی رها می‌کنند، همه به این وضعیت عادت می‌کنند و تغییر دادن آن سخت خواهد بود.

بنابراین، از همان روز اول سخت کار کنید و عادت‌های خوشایندی را پرورش دهید. از سوی دیگر، چیزی که دائمی به نظر می‌رسد، غالباً موقتی از آب درمی‌آید. شاید تصور کنید برای همیشه در آشپزخانه خود یک صندلی غذاخوری کودک کثیف دارید، اما به زودی آن صندلی آنجا را ترک خواهد کرد.

فصل سوم: خودتان و دیگران را بشناسید

در فصل سوم کتاب نظم بیرونی، آرامش درونی نویسنده می گوید : چیزهایی که دوست داریم، شخصیت‌مان را نشان می‌دهند. راهکار جادویی و همگانی برای ایجاد نظم وجود ندارد؛ هر کسی باید این کار را به نحوی انجام دهد که برایش مناسب است. شاید کسی از سر بی‌تفاوتی بگوید: “من می‌توانم از این وسیله بگذرم چرا که این چیزها بی‌معنی‌اند.” فرد دیگری از روی تعهد با خود فکر می‌کند: “می‌توانم از این وسیله بگذرم چرا که تعداد معدودی وسیله باارزش مهم‌تر از انبوه چیزهایی است که می‌توان رسیدگی به آنها هدفم و وقتم را بگیرد.”

هدف خودتان را بدانید. فرض اینکه باید به به‌هم‌ریختگی خاصی رسیدگی کنیم، آسان است. زمانی که کاملاً در این مورد که چرا این کار را انجام می‌دهم دلیل شفافی داشته باشیم، استفاده سازنده از زمان و انرژی و همچنین دستیابی به موفقیت آسان‌تر خواهد بود. از خود بپرسید: چرا این به‌هم‌ریختگی را مرتب می‌کنم؟ هدف من چیست؟

از خودتان بپرسید کدام به‌هم‌ریختگی بیشتر اذیتم می‌کند، چرا که به‌هم‌ریختگی اشکال متنوعی دارد: لباس، اسباب‌بازی، کاغذ، آشپزخانه، حیوان خانگی، تکلیف مدرسه، خودرو، سکوی آشپزخانه، لباس کثیف و غیره. بیشترین تلاش را صرف رسیدگی به نوع به‌هم‌ریختگی کنید که بیشتر شما را آزار می‌دهد.

ملزومات اداری در صورتی که استفاده نمی‌شوند، مفید نیستند. در محل کارتان، نگه داشتن اشیا آسان‌تر است تا خرد کردن و بازیافت، اهدا کردن و دور انداختن. ولی در نظر داشته باشید که نگهداری وسایل اضافه نیز باعث بی‌نظم شدن محل کارتان خواهد شد.

خودتان را بپذیرید و انتظار بیشتری از خودتان داشته باشید. می‌توانیم خودمان را بپذیریم و به حقایق طبیعت و عادت‌هایمان اذعان کنیم. همچنین می‌توانیم از خودمان بخواهیم برای مرتب بودن و چیزهای دیگر بیشتر تلاش کنیم.

فصل چهارم: عادت‌های مفید را پرورش دهید

یک وظیفه کوچک روزمره، اگر واقعاً روزانه انجام شود، از کار ناتمام هرکول بهتر است. برای مرتب کردن جایی ابتدا باید تصمیماتی بگیریم و نظم ایجاد کنیم. پس از انجام این کار، شناختن خودمان به ما کمک می‌کند بدانیم چه سیستم‌ها و راهبردهایی برای ما جوابگو خواهند بود.

مرحله بعد این است که با پرورش عادت‌های مفید از آن دانش و بنیان استفاده کنید. عادت‌های آسان کمک می‌کنند اموال، پیش از انباشته شدن و ایجاد شلختگی، به صورت سریع و منظم مرتب شوند.

عموماً خودمان را دست کم می‌گیریم و فکر نمی‌کنیم که در صورت رعایت عادت‌هایی که نظم ایجاد می‌کنند، در مدت زمان کم چه کاری از دستمان ساخته است. مرتب ماندن از مرتب کردن بسیار آسان‌تر است و با داشتن عادت‌های مناسب، به‌هم‌ریختگی هرگز به وجود نمی‌آید.

بله، نگرانی در مورد به‌هم‌ریختگی و عادت‌هایی برای مقابله با آن خسته‌کننده است، اما پس از اینکه این عادت‌ها شکل گرفتند، رفتارها به صورت خودکار انجام می‌شوند. اکنون در خصوص به‌هم‌ریختگی فکر کنید و بعداً می‌توانید آن را فراموش کنید.

قانون یک دقیقه

از قانون یک دقیقه پیروی کنید؛ بدون تأخیر کاری را انجام دهید که زیر یک دقیقه پایان می‌یابد. جلیقه‌ای را آویزان کنید، نامه‌ای را بخوانید و دور بیندازید، سندی را در پرونده قرار دهید، خودکاری را که نمی‌نویسد دور بیندازید، خمیردندان را در قفسه بگذارید و در آن را ببندید.

از آنجا که این کارها در مدت زمان کوتاهی انجام می‌شوند، پیروی از این قانون کار سختی نیست و مقدار کاری که با افزایش تدریجی دقیقه به دقیقه طی یک هفته انجام می‌شود نیز شگفت‌آور است.

مرتب ماندن از مرتب کردن آسان‌تر است. با پرورش عادت‌های مفید می‌توانیم به‌جای انجام حرکات بزرگ و قهرمانانه، به تدریج به‌هم‌ریختگی‌ها رسیدگی کنیم، همان‌طور که کم‌کم در محیط پیرامونمان شکل گرفته‌اند. هر کاری که هر روز انجام می‌دهیم، از کاری که گهگاه انجام می‌دهیم بیشتر اهمیت دارد.

فصل پنجم: زیبایی را اضافه کنید

دانستن اینکه در هر فضا کی و چطور چه چیزی را قرار بدهید و چه چیزی را نه، واقعاً مستلزم این است که دانش سادگی را کسب کرده باشید.

با گرفتن تصمیم، ایجاد نظم، شناختن خود و استاد شدن در عادت‌های مفید، راه زیادی را در مسیر شکست دادن به‌هم‌ریختگی طی کرده‌ایم. اما برای ایجاد نظم بیرونی و آرامش درونی، از بین بردن به‌هم‌ریختگی کافی نیست؛ محیط پیرامون ما باید زیبا باشد.

ما درباره محیط پیرامونمان احساسات متناقضی داریم.

به دنبال حس رفاه و وفور نعمت و همچنین نظم و جاداری هستیم. آسایش و هم انرژی بیشتری میخواهیم. حریم خصوصی آرام و در عین حال مرکزی شاد برای مهمان‌نوازی نیاز داریم.

می‌توانیم با استفاده از رنگ، بو، فضا، نور و نمایش اشیای خاص، تحول ایجاد کنیم. می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که مکان متعلق به ما، ارزشمند و پراستفاده و عاری از گوشه‌های فراموش‌شده، مناطق ناپایدار، نفشه‌های پرشده و مکان‌های زننده احساس شود. آن نظم جدید، حس تازگی ایجاد می‌کند.

می‌توانیم اموال خود را طوری انتخاب کنیم که افراد، مکان‌ها و فعالیت‌های مورد علاقه ما را برجسته کنند.

کتاب نظم بیرونی، آرامش درونی بخش پایانی

در تلفن هوشمندتان نیز نظم بیرونی ایجاد کنید. به‌هم‌ریختگی بصری تلفن هوشمندتان را مرتب کنید. روی صفحه اولتان تنها ضروری‌ترین برنامه‌ها را داشته باشید و بقیه را به صفحات بعدی منتقل کنید. به‌طور منظم برنامه‌هایی را که استفاده نمی‌کنید پاک کنید.

برای ایجاد فضای بیشتر از پوشه‌ها استفاده کنید. به عنوان مثال، من با قرار دادن برنامه‌های مربوط به سفر در پوشه‌ای به نام “سفر” فضای خالی زیادی ایجاد کردم. برای داشتن نظم بصری بیشتر، برنامه‌های خود را براساس رنگ بچینید تا صفحه گوشی چشم‌نوازتر باشد، یا آنها را بر اساس کاربرد بچینید تا کارآمدتر باشد.

هشدارها و صداهای تلفن هوشمندتان را نیز تنظیم کنید. زمانی که کل صدای گوشی را خاموش کردم و تعداد هشدارها را کمتر کردم، تلفنم به ابزاری تبدیل شد که مزاحمت بسیار کمتری ایجاد می‌کرد.